فرزندانتقريباً اين يك قاعده است كه والدين طبيعي يا فرزندخوانده وظيفه اصلي نگهداري فرزندان خردسال خود را دارند. در بيشتر موارد ، مراقبت و تربيت كودك به طور خودكار و بدون توجه به صلاحيت يا شايستگي آنها به والدين بيولوژيكي آن تعلق دارد. شكي نيست كه اين ترتيب در ابتدا به دليل راحتي و نبود جايگزين بود ، اگرچه ممكن است نمونه هايي از گروه هايي كه فرزندان خود را به طور مشترك تربيت مي كنند (معمولاً در جوامع قبيله اي) يافت شود. سيستم والدين نيز از نظر مذهبي توجيه شده است.مشروعيتطبق قانون رايج انگلستان ، يك كودك "نامشروع" filius nullius (بدون بستگان) بود. ممكن است دو دليل اصلي براي اين نگرش تبعيض آميز قبلي وجود داشته باشد. اول ، اتحاديه هاي خاصي بين جنسيت ها به عنوان ازدواج هاي قانوني تعيين شدند و مردي با اهميت ، با ازدواج دخترش موافقت كرد و بر داشتن همسر قانوني او اصرار داشت. ثانياً ، در مورد ازدواج قانوني ، تعيين پدري از نظر حقوقي آسان تر از عدم وجود آن است. به عنوان مثال ، قانون عادي انگلستان به شرط مشروعيت بودن وقتي كودك در ازدواج قانوني متولد مي شود ، حتي اگر حقايق بيولوژيكي غير اين باشد. نظامهاي حقوق مدني - آنهايي كه از حقوق روم گرفته شده اند - مطلق كمتر از حقوق عادي بوده اند. آنها راه هايي براي مشروعيت بخشيدن به فرزند ارائه مي دهند ، مانند ازدواج بعدي والدين يا اقدام به رسميت شناختن توسط پدر. قانون مدرن وضعيت را در سيستم هاي مختلف به هم نزديك كرده و برخي از بدترين ويژگي هاي دكترين مشروعيت را حذف كرده است. مشروعيت يك مفهوم كم اهميت در حقوق مدرن است و حتي كشورهايي كه هنوز آن را حفظ كرده اند معمولاً آن را تغيير داده اند.
- ۶ بازديد
- ۰ نظر